You are currently viewing استراتژی های بازاریابی دیجیتال چیست

استراتژی های بازاریابی دیجیتال چیست

آیا درست است که تصور کنیم بخش عمده ای از استراتژی بازاریابی امروز شما دیجیتال است؟ شاید. مصرف کنندگان و مشاغل به طور یکسان تقریباً همیشه آنلاین و در حال حرکت هستند – و شما می خواهید بتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید و رفتار آنها را در جایی که وقت خود را سپری می کنند مشاهده کنید.

اما زمانی که در حال رشد یک کسب‌وکار هستید، این چشم‌انداز دیجیتالی همیشه در حال تغییر می‌تواند به سرعت تبدیل به یک چشم‌انداز عظیم شود. با تعدادی دیگر از مسئولیت‌ها و وظایفی که باید انجام دهید، چگونه می‌توانید یک استراتژی بازاریابی دیجیتال چابک را ایجاد، تنظیم و حفظ کنید؟ ما این راهنما را درباره استراتژی‌های بازاریابی گردآوری کرده‌ایم تا به شما کمک کنیم حضور دیجیتال خود را بهبود بخشیده و بهتر رشد کنید.

استراتژی بازاریابی چیست؟

استراتژی بازاریابی برنامه ای است برای رسیدن به یک هدف (یا اهداف) خاص مرتبط با بازاریابی به روشی متمرکز و قابل دستیابی. این در نظر می گیرد که کسب و کار شما در حال حاضر چه کارهایی را به خوبی انجام می دهد و چه چیزهایی را در رابطه با هدفی که تعیین کرده اید از دست می دهید، بنابراین احتمال بیشتری برای دستیابی به آن وجود دارد.

استراتژی در مقابل تاکتیک

یک استراتژی مقصد شماست – این یک برنامه قابل دستیابی و متمرکز برای رسیدن شما به هدفتان است. تاکتیک ها مراحل مشخص و قابل تعریفی در استراتژی شما هستند که تضمین می کنند به هدف خود برسید. بازاریابی یا نه، هر استراتژی سه بخش دارد:

تشخیص چالش شما
یک خط مشی راهنما برای مقابله با چالش
مجموعه ای از اقدامات هدفمند که برای انجام سیاست لازم است

بسته به مقیاس کسب و کار شما، استراتژی بازاریابی شما ممکن است شامل چندین بخش متحرک باشد که هر کدام اهداف متفاوتی دارند. با این گفته، کار بر روی استراتژی شما می تواند گاهی دلهره آور شود. بنابراین، اگر زمانی در مورد استراتژی بازاریابی خود احساس ناراحتی می کنید، به این سه مرحله مراجعه کنید تا تمرکز خود را بر روی دستیابی به اهداف خود حفظ کنید. برای درک بهتر آنچه ممکن است مستلزم آن باشد، فهرست زیر از استراتژی های بازاریابی اساسی که معمولاً توسط تیم ها در طیف وسیعی از صنایع مورد استفاده قرار می گیرد را بررسی کنید.

مبانی بازاریابی

یک وبلاگ منتشر کنید.
در پلتفرم های رسانه های اجتماعی خاص (مانند تبلیغات فیس بوک یا تبلیغات اینستاگرام) تبلیغ کنید.
ارائه منابع آموزشی رایگان
موتور جستجو محتوای دیجیتال شما را بهینه می کند.
یک جایزه و/یا مسابقه ایجاد کنید.
انواع مختلف کمپین را آزمایش کنید تا مشخص کنید چه چیزی برای مخاطبان شما بهتر است.
یک وبینار ترتیب دهید.
پادکست تولید کنید
یک کمپین ایمیلی ایجاد کنید.

حالا بیایید به استراتژی بازاریابی دیجیتال نگاه کنیم.

استراتژی دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال چیست؟

یک استراتژی بازاریابی دیجیتال به کسب و کار شما کمک می کند تا از طریق کانال های بازاریابی آنلاین با دقت انتخاب شده مانند رسانه های پولی، درآمدی و مالکیت، به اهداف دیجیتالی خاصی دست یابد. مشابه استراتژی‌های بازاریابی در مقابل تاکتیک‌های بازاریابی، «استراتژی بازاریابی دیجیتال» و «کمپین بازاریابی دیجیتال» نیز اغلب با هم عوض می‌شوند. بنابراین، چگونه آنها متفاوت هستند؟ ما آن را در بخش های زیر پوشش می دهیم.

کمپین دیجیتال مارکتینگ چیست؟

کمپین های بازاریابی دیجیتال بلوک های سازنده و اقداماتی در استراتژی بازاریابی دیجیتال شما هستند که شما را به سمت یک هدف نهایی خاص سوق می دهد. به عنوان مثال، اگر هدف اصلی استراتژی بازاریابی دیجیتال شما، ایجاد سرنخ بیشتر از طریق رسانه های اجتماعی است، ممکن است یک کمپین بازاریابی دیجیتال در توییتر راه اندازی کنید. می‌توانید برخی از محتوای دروازه‌دار کسب‌وکارتان را با بهترین عملکرد در توییتر به اشتراک بگذارید تا سرنخ‌های بیشتری از طریق کانال ایجاد کنید.

چگونه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال ایجاد کنیم

پرسونای خریدار خود را بسازید. اهداف خود و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ مورد نیاز خود را شناسایی کنید. کانال ها و دارایی های دیجیتال موجود خود را ارزیابی کنید. کمپین های رسانه ای متعلق به خود را حسابرسی و برنامه ریزی کنید. اهداف خود و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ مورد نیاز خود را شناسایی کنید. نظارت و گزارش دهید.

1. پرسونای خریدار خود را بسازید.

برای هر استراتژی بازاریابی – دیجیتال یا غیر دیجیتال – باید بدانید که برای چه کسی بازاریابی می کنید. بهترین استراتژی های دیجیتال مارکتینگ بر اساس شخصیت های دقیق خریدار ساخته شده اند و اولین قدم شما ایجاد آنهاست. پرسونای خریدار نشان دهنده مشتری(های) ایده آل شما هستند و می توانند با تحقیق، نظرسنجی و مصاحبه با مخاطبان هدف کسب و کار شما ایجاد شوند.

توجه به این نکته مهم است که این اطلاعات باید در صورت امکان بر اساس داده های واقعی باشد، زیرا فرضیات در مورد مخاطبان می تواند باعث شود استراتژی بازاریابی شما در جهت اشتباه حرکت کند. برای به دست آوردن تصویری گرد از شخصیت خود، مجموعه تحقیقاتی شما باید ترکیبی از مشتریان، مشتریان احتمالی و افرادی خارج از پایگاه داده مخاطبین شما باشد که با مخاطبان هدف شما همسو هستند. اما چه نوع اطلاعاتی را باید برای شخصیت(های) خریدار خود جمع آوری کنید تا استراتژی بازاریابی دیجیتال خود را اطلاع دهید؟

این به کسب و کار شما بستگی دارد – بسته به اینکه آیا شما B2B یا B2C هستید یا یک محصول پر هزینه یا کم هزینه می فروشید، احتمالاً متفاوت است. در اینجا چند نقطه شروع وجود دارد که می توانید آنها را به دقت تنظیم کنید و متناسب با کسب و کار خاص خود تنظیم کنید.

اطلاعات کمی و دموگرافیک

مکان: از ابزارهای تجزیه و تحلیل وب استفاده کنید تا به راحتی شناسایی کنید که ترافیک وب سایت شما از چه مکانی می آید. سن: بسته به کسب و کار شما، ممکن است این اطلاعات مرتبط باشد یا نباشد. اما اگر چنین است، بهتر است این داده‌ها را با شناسایی گرایش‌ها در بانک اطلاعاتی مشتری و تماس موجود خود جمع‌آوری کنید. درآمد: بهتر است اطلاعات حساس مانند درآمد شخصی را از طریق مصاحبه های تحقیقاتی شخصی جمع آوری کنید، زیرا ممکن است افراد تمایلی به اشتراک گذاری این جزئیات از طریق فرم های آنلاین نداشته باشند. عنوان شغلی: این چیزی است که می توانید یک ایده تقریبی از پایگاه مشتریان فعلی خود داشته باشید و برای شرکت های B2B بسیار مرتبط است.

اطلاعات کیفی و روانشناختی

اهداف: بسته به اینکه محصول یا خدمات شما چه چالشی را حل می کند، ممکن است از قبل ایده خوبی از اهداف شخصیت خریدار خود داشته باشید. با صحبت با مشتریان واقعی و نمایندگان فروش داخلی و خدمات مشتری، مفروضات خود را ثابت کنید. چالش‌ها: با مشتریان، نمایندگان فروش و خدمات مشتری، و هر کارمند دیگری که با مشتری روبرو هستند صحبت کنید تا از چالش‌های رایجی که مخاطبان خود با آن روبرو هستند، ایده بگیرید.

سرگرمی ها / علایق: از مشتریان و کسانی که با مخاطبان هدف شما همسو هستند در مورد سرگرمی ها و علایق خود بپرسید. به عنوان مثال، اگر شما یک برند مد هستید، دانستن اینکه آیا بخش بزرگی از مخاطبان شما نیز به تناسب اندام و رفاه علاقه مند هستند، مفید است تا از محتوا و شراکت های آینده مطلع شوید. اولویت ها: با مشتریان و اعضای مخاطب هدف صحبت کنید تا بدانید چه چیزی برای آنها در ارتباط با تجارت شما مهم است. برای مثال، اگر شما یک شرکت نرم‌افزاری B2B هستید، دانستن اینکه مخاطبان شما به حمایت مشتری نسبت به قیمت رقابتی ارزش می‌دهند، اطلاعات بسیار ارزشمندی است با ترکیب همه این جزئیات، می توانید شخصیت های خریدار درست و بسیار ارزشمند برای کسب و کار خود ایجاد کنید.

2. اهداف خود و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ مورد نیاز خود را شناسایی کنید.

اهداف بازاریابی شما باید همیشه به اهداف اساسی کسب و کار شما گره بخورد. به عنوان مثال، اگر هدف کسب و کار شما افزایش ۲۰ درصدی درآمد آنلاین باشد، هدف تیم بازاریابی شما ممکن است ایجاد ۵۰ درصد سرنخ بیشتر از طریق وب سایت نسبت به سال قبل باشد تا به موفقیت شما کمک کند. هدف کلی بازاریابی دیجیتال شما هر چه باشد، باید بتوانید موفقیت استراتژی خود را در طول مسیر با ابزارهای دیجیتال مارکتینگ مناسب اندازه گیری کنید. به عنوان مثال، داشبورد گزارش دهی در وبسایت همه داده های بازاریابی و فروش شما را در یک مکان قرار می دهد، بنابراین شما می توانید به سرعت تعیین کنید که چه چیزی برای بهبود استراتژی شما برای آینده مفید است و چه چیزی موثر نیست.

3. کانال ها و دارایی های دیجیتال موجود خود را ارزیابی کنید.

هنگام بررسی کانال‌ها و دارایی‌های دیجیتال مارکتینگ موجود خود برای تعیین اینکه چه چیزی را باید در استراتژی خود بگنجانید، مفید است که ابتدا تصویر بزرگ را در نظر بگیرید – این از احساس سردرگمی یا گیج شدن شما جلوگیری می‌کند. آنچه دارید را جمع آوری کنید و هر وسیله نقلیه یا دارایی را در یک صفحه گسترده دسته بندی کنید تا تصویر واضحی از رسانه های متعلق به، کسب درآمد و پولی موجود خود داشته باشید.

چارچوب رسانه متعلق، کسب شده، پولی

برای انجام مؤثر این کار، از چارچوب رسانه‌ای متعلق به، کسب درآمد و پرداخت شده برای دسته‌بندی «وسایل نقلیه»، دارایی‌ها یا کانال‌های دیجیتالی که قبلاً استفاده می‌کنید، استفاده کنید و تصمیم بگیرید که چه چیزی برای استراتژی شما مناسب است.

رسانه متعلق

این به دارایی‌های دیجیتالی است که برند یا شرکت شما مالک آن است – چه وب‌سایت، نمایه‌های رسانه‌های اجتماعی، محتوای وبلاگ یا تصاویر شما. کانال های متعلق به کسب و کار شما کنترل کاملی بر روی آنها دارد. این همچنین می تواند شامل برخی از محتوای خارج از سایت شما باشد که در وب سایت شما میزبانی نمی شود (به عنوان مثال وبلاگی که در Medium منتشر می کنید).

رسانه کسب شده

رسانه‌های کسب‌شده به تبلیغاتی که از طریق بازاریابی دهان به دهان به دست می‌آورید اشاره دارد. چه محتوایی باشد که در وب‌سایت‌های دیگر توزیع کرده‌اید (مثلاً پست‌های مهمان)، چه کارهای روابط عمومی که انجام داده‌اید، یا تجربه مشتری که ارائه کرده‌اید. رسانه‌های کسب‌شده، تقدیری است که در نتیجه این تلاش‌ها دریافت می‌کنید. می‌توانید با دریافت نام‌های مطبوعاتی و بررسی‌های مثبت و همچنین با اشتراک‌گذاری محتوای شما از طریق شبکه‌هایشان (مانند کانال‌های رسانه‌های اجتماعی) رسانه‌ها را به دست آورید.

رسانه پولی

رسانه پولی به هر وسیله نقلیه یا کانالی اطلاق می شود که برای جلب توجه شخصیت های خریدار خود پول خرج می کنید. این شامل مواردی مانند Google AdWords، پست‌های رسانه‌های اجتماعی پولی، تبلیغات بومی (مانند پست‌های حمایت‌شده در وب‌سایت‌های دیگر)، یا هر رسانه دیگری است که از طریق آن در ازای افزایش دید، هزینه پرداخت می‌کنید. از آنجایی که درک بهتری از این چارچوب دارید، بیایید به یک مثال نگاه کنیم.

بیشتر بخوانید: بررسی مزایا و معایب بازاریابی دیجیتال مارکتینگ

فرض کنید یک محتوای متعلق به یک صفحه فرود در وب سایت خود دارید که برای کمک به شما ایجاد شده است. می‌دانید که می‌خواهید بخش‌های مختلف چارچوب را به جای اینکه صرفاً با رسانه‌های دارای مالکیت، کسب درآمد یا پولی کار کنید، ترکیب کنید. برای افزایش تعداد سرنخ‌هایی که محتوا تولید می‌کند، تلاش می‌کنید تا اطمینان حاصل کنید که قابل اشتراک‌گذاری است تا مخاطبان شما بتوانند آن را از طریق نمایه‌های رسانه‌های اجتماعی خود توزیع کنند. در عوض، این  ترافیک صفحه فرود شما را افزایش می دهد. این جزء رسانه به دست آمده است.

برای حمایت از موفقیت محتوای خود، ممکن است در مورد محتوا در صفحه فیس بوک خود پست کنید و برای مشاهده آن توسط افراد بیشتری از مخاطبان هدف خود هزینه کنید. اینگونه است که سه بخش چارچوب می توانند با هم کار کنند – اگرچه برای موفقیت لازم نیست. به عنوان مثال، اگر رسانه‌های متعلق به شما و رسانه‌های کسب‌شده شما در حال حاضر موفق هستند، ممکن است نیازی به سرمایه‌گذاری در پولی نداشته باشید. بنابراین، بهترین راه حل را برای کمک به شما در رسیدن به هدف خود ارزیابی کنید و سپس کانال هایی را که برای کسب و کار شما بهترین کارآمد هستند را در استراتژی بازاریابی دیجیتال خود بگنجانید.

اکنون می دانید چه چیزی در حال حاضر استفاده شده است، می توانید شروع به فکر کردن در مورد آنچه نگه دارید و چه چیزی را برش دهید.

4. کمپین های رسانه ای متعلق به خود را حسابرسی و برنامه ریزی کنید

استراتژی بازاریابی دیجیتال

در قلب بازاریابی دیجیتال، رسانه های مالکیتی قرار دارند – و تقریباً همیشه به شکل محتوا ارائه می شود. به این دلیل که تقریباً هر پیامی که برند شما پخش می‌کند می‌تواند به عنوان محتوا طبقه‌بندی شود، خواه صفحه سایت درباره ما، توضیحات محصول، پست‌های وبلاگ، کتاب‌های الکترونیکی، اینفوگرافیک‌ها، پادکست‌ها یا پست‌های رسانه‌های اجتماعی باشد. محتوا به تبدیل بازدیدکنندگان وب سایت شما به مشتریان و مشتریان کمک می کند و در عین حال حضور آنلاین برند شما را بهبود می بخشد. و هنگامی که این محتوا بهینه سازی شده برای موتورهای جستجو (SEO) باشد، می تواند جستجو و ترافیک ارگانیک شما را افزایش دهد.

هدف استراتژی بازاریابی دیجیتال شما هر چه که باشد، باید محتوای متعلق به خود را ترکیب کنید. برای شروع، تصمیم بگیرید که چه محتوایی به شما در رسیدن به اهدافتان کمک می کند. اگر هدف شما ایجاد 50 درصد سرنخ بیشتر از طریق وب سایت نسبت به سال گذشته است، به احتمال زیاد صفحه درباره ما شما در استراتژی شما گنجانده نمی شود، مگر اینکه آن صفحه به نوعی در گذشته یک دستگاه تولید سرنخ بوده باشد.

در اینجا یک فرآیند کوتاه وجود دارد که می‌توانید برای تعیین محتوای مالکیتی که برای دستیابی به اهداف استراتژی بازاریابی دیجیتال خود نیاز دارید، دنبال کنید.
محتوای موجود خود را حسابرسی کنید. فهرستی از محتوای متعلق به خود تهیه کنید و هر مورد را بر اساس آنچه قبلاً در رابطه با اهداف فعلی شما بهترین عملکرد را داشته است رتبه بندی کنید. به عنوان مثال، اگر هدف شما تولید سرنخ است، محتوای خود را بر اساس این که کدام قطعه در سال گذشته بیشترین بازدید را داشته است (مانند یک پست وبلاگ، کتاب الکترونیکی یا صفحه سایت) رتبه بندی کنید. ایده در اینجا این است که بفهمید چه چیزی در حال حاضر کار می کند و چه چیزی نیست تا بتوانید هنگام برنامه ریزی محتوای آینده خود را برای موفقیت آماده کنید.

شکاف های موجود در محتوای موجود خود را شناسایی کنید

بر اساس شخصیت خریدار خود، هر شکافی را در محتوایی که دارید شناسایی کنید.برای مثال، اگر شما یک شرکت تدریس خصوصی ریاضی هستید و از طریق تحقیق می‌دانید که یک چالش بزرگ برای شخصیت‌های شما یافتن راه‌های موثر برای مطالعه است، برخی از آنها را ایجاد کنید.با نگاه کردن به ممیزی محتوای خود، ممکن است متوجه شوید که کتاب‌های الکترونیکی میزبانی شده در نوع خاصی از صفحه فرود واقعاً خوب تبدیل می‌شوند (به‌عنوان مثال بهتر از وبینارها).در مورد این شرکت تدریس خصوصی ریاضی، ممکن است تصمیم بگیرید که یک کتاب الکترونیکی در مورد “چگونه مطالعه را موثرتر کنیم” به برنامه های تولید محتوای خود اضافه کنید.

یک برنامه تولید محتوا ایجاد کنید

بر اساس یافته‌های خود و شکاف‌هایی که شناسایی کرده‌اید، یک برنامه تولید محتوا تهیه کنید که در آن محتوایی را که برای رسیدن به اهدافتان ضروری است، مشخص کنید. این باید شامل موارد زیر باشد:

یک عنوان
فرمت
هدف
کانال های تبلیغاتی
چرا محتوا را ایجاد می کنید
سطح اولویت محتوا

اگر قصد دارید تولید محتوا را برون سپاری کنید، این می تواند یک صفحه گسترده ساده باشد و همچنین باید شامل اطلاعات بودجه باشد، یا اگر خودتان آن را تولید می کنید، تخمین زمانی را شامل شود.

5. کمپین های رسانه ای کسب شده خود را حسابرسی و برنامه ریزی کنید.

ارزیابی رسانه‌های به‌دست‌آمده قبلی‌تان در برابر اهداف فعلی‌تان می‌تواند به شما کمک کند تا ایده‌ای در مورد اینکه زمان خود را کجا متمرکز کنید، به دست آورید. به این نگاه کنید که ترافیک و سرنخ‌های شما از کجا می‌آیند (اگر هدف شما این است) و هر منبع رسانه‌ای را که به دست آورده‌اید از موثرترین تا کم اثرترین رتبه‌بندی کنید. می توانید این اطلاعات را با استفاده از ابزارهایی مانند گزارش منابع در ابزار تجزیه و تحلیل ترافیک HubSpot به دست آورید.

بیشتر بخوانید: مشاوره بازاریابی کسب و کار چیست

ممکن است متوجه شوید که مقاله خاصی که به مطبوعات صنعت کمک کرده اید، ترافیک واجد شرایط زیادی را به وب سایت شما وارد کرده است که باعث افزایش تبدیل می شود. یا ممکن است متوجه شوید که لینکدین جایی است که می بینید اکثر افراد محتوا را به اشتراک می گذارند که باعث افزایش ترافیک می شود. ایده این است که بر اساس داده‌های تاریخی، تصویری از انواع رسانه‌های به‌دست‌آمده بسازید که به شما کمک می‌کنند به اهدافتان برسید (و چه چیزهایی که نخواهند رسید). با این حال، اگر چیز جدیدی وجود دارد که می خواهید با آن آزمایش کنید، آن را رد نکنید فقط به این دلیل که قبلا هرگز انجام نشده است.

6. کمپین های رسانه ای پولی خود را حسابرسی و برنامه ریزی کنید.

این فرآیند شامل بسیاری از فرآیندهای مشابه است: شما باید رسانه های پولی موجود خود را در هر پلتفرم (مانند گوگل ادوردز، فیس بوک، توییتر و غیره) ارزیابی کنید تا بفهمید چه چیزی بیشتر به شما در رسیدن به اهداف فعلی کمک می کند. اگر پول زیادی را برای AdWords خرج کرده‌اید و نتایجی را که انتظارش را داشتید ندیده‌اید، شاید وقت آن رسیده است که رویکرد خود را اصلاح کنید، یا آن را به کلی کنار بگذارید و روی پلتفرم دیگری تمرکز کنید که به نظر می‌رسد نتایج بهتری به همراه دارد. در پایان فرآیند، باید ایده روشنی داشته باشید که می‌خواهید از کدام پلتفرم‌های رسانه پولی استفاده کنید و کدام (در صورت وجود) را از استراتژی خود حذف کنید.

7. کمپین دیجیتال مارکتینگ خود را گرد هم بیاورید.

شما برنامه ریزی و تحقیق را انجام داده اید و اکنون چشم اندازی محکم از عناصری دارید که استراتژی بازاریابی دیجیتال شما را تشکیل می دهند. برای بررسی، در اینجا چیزی است که باید تا کنون تثبیت می‌کردید:

نمایه(های) شخصیت(های) خریدار خود را پاک کنید
یک یا چند هدف خاص بازاریابی دیجیتال
فهرستی از رسانه‌های متعلق به، کسب‌شده و پولی موجود شما
ممیزی رسانه های متعلق به، کسب درآمد و پولی موجود شما
یک برنامه یا لیست آرزوهای متعلق به ایجاد محتوای

اکنون زمان آن است که همه اینها را با هم جمع کنیم تا یک سند استراتژی بازاریابی منسجم را تشکیل دهیم. سند استراتژی شما باید مجموعه اقداماتی را که قرار است برای دستیابی به اهداف خود انجام دهید، بر اساس تحقیقات شما تا این مرحله، ترسیم کند. بیایید بحث کنیم که چگونه الگوی استراتژی دیجیتال ما می تواند کمک کند.

الگوی استراتژی بازاریابی دیجیتال

در حالی که یک صفحه گسترده می تواند یک قالب کارآمد برای ترسیم استراتژی بازاریابی دیجیتال شما باشد، این رویکرد می تواند به سرعت کثیف و طاقت فرسا شود. برای برنامه ریزی استراتژی خود برای بلندمدت – معمولاً بین ۶ تا ۱۲ ماه، به یک سند استراتژی بازاریابی دیجیتال قابل اعتماد نیاز دارید. اما، از کجا شروع کنیم؟ با الگوی طرح بازاریابی دیجیتال رایگان ما. این الگو شما را در خلاصه و ابتکارات کسب‌وکارتان راهنمایی می‌کند، به شما کمک می‌کند تا اطلاعات بازار هدف و رقبای خود را بسازید، و استراتژی بازاریابی خود را – از جمله بودجه، کانال‌ها و معیارهای خاص، مشخص کنید.

از این الگوی استراتژی دیجیتال برای ایجاد استراتژی و تاکتیک های بازاریابی دیجیتال سالانه خود استفاده کنید. با برنامه‌ریزی این برنامه‌های سالانه، می‌توانید زمان اجرای هر اقدامی را که شما و تیمتان انجام می‌دهید پوشش دهید. مثلا:

در ژانویه، وبلاگی را راه‌اندازی می‌کنید که به‌طور مداوم هفته‌ای یک‌بار، برای کل سال به‌روزرسانی می‌شود.
در ماه مارس، یک کتاب الکترونیکی جدید همراه با تبلیغات پولی راه اندازی خواهید کرد. در ماه ژوئیه، برای بزرگترین ماه کاری خود آماده خواهید شد – امیدوارید در این مرحله چه چیزی را مشاهده کرده باشید که بر محتوایی که تولید می کنید برای حمایت از آن تأثیر بگذارد؟

در ماه سپتامبر، روی رسانه‌های کسب‌شده در قالب روابط عمومی تمرکز خواهید کرد تا ترافیک بیشتری را در طول دوره اجرا افزایش دهید.این رویکرد یک جدول زمانی ساختار یافته برای فعالیت شما فراهم می کند که به ارتباط برنامه ها بین همکاران کمک می کند.

با استراتژی های بازاریابی که حضور دیجیتالی شما را بهبود می بخشد، بهتر رشد کنید

سند استراتژی شما برای کسب و کار شما بسیار منحصر به فرد خواهد بود، به همین دلیل است که ایجاد یک الگوی استراتژی بازاریابی دیجیتال برای همه تقریبا غیرممکن است. به یاد داشته باشید، هدف سند استراتژی شما ترسیم اقداماتی است که برای دستیابی به هدف خود در یک دوره زمانی معین انجام می دهید – تا زمانی که این سند را در اختیار شما قرار دهد، شما اصول اولیه ایجاد یک استراتژی دیجیتال را به کار گرفته اید.

Leave a Reply